جلیل زارع|
من از بابا مردن نمی ترسم،می ترسم اجل راه خانه ام را بلد شود…به نام یکتا کیمیاگر هستی.می گویند،شخصی در مراسم فوت پدر پیر و زمینگیرش که بیش از صد سال از خدا عمر گرفته و بر اثر کهولت سن،قادر به انجام امور عادی خود نیز نبود ،گریه و زاری و شیون را از حد گذرانده بود .
همسایه وی در گوشش زمزمه می کند که ای برادر…پدر تو عمر خودش را کرده و با این حال زار و نزارش،مرگ برایش عروسی بود.این همه گریه و زاری برای چیست؟آن شخص در پاسخ می گوید.شما فکر می کنید من به خاطر مرگ پدرم ناراحت هستم؟نه،من می ترسم که اجل راه خانه ام را بلد شود.فردا به سراغ همسرم بیاید.پس فردا به سراغ فرزندانم و بعد هم عمه،دایی،خاله و… و آخرالامر هم جان خودم را بگیرد…
حالا این حکایت ماست و قطعی آب.البته مشکل قطعی آب داریون،مشکل کمی نیست و قابل قیاس با حکایت فوت آن خدا بیامرز نیست.و این مشکل هنوز هم به قوت خود باقی است.و باید تا رفع کامل این معضل،شدیدا پیگیری شود.ولی بحث من چیز دیگری است.بالاخره،خواه ناخواه،دیر یا زود،این مشکل هم به گونه ای حل خواهد شد.
حالا چند روز زودتر یا چند روز دیرتر.موضوع این است:اگر مسئولین و مردم،با این مشکل،قاطعانه به شکل منطقی و جدی برخورد نکرده و علل اصلی چنین معضلاتی را ریشه یابی ننمایند و از تکرار آن جلوگیری نکنند،از کجا معلوم که فردا همین بلا بر سر برق،گاز،دفع زباله،وسایل نقلیه،مایحتاج عمومی مردم و …نیاید.با این مقدمه،مسئله را از دو دیدگاه،مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
1-مشکل آب که در حال حاضر مورد بحث ماست.
2-مشکلات عدیده ای که مردم خوب و زحمتکش داریون با آن،دست به گریبانند،که بماند برای وقت و فرصت مناسبی دیگر…و اما مشکل آب:چرا باید منتظر بنشینیم تا اتفاقی بیفتد،آن گاه به فکر راه چاره باشیم؟بعضی از اتفاق ها،هر چند خساراتی را در پی دارند،ولی قابل جبران هستند.اما برخی حوادث،خیر.آیا مرگ و میرهایی را که در همین جاده ی داریون-شیراز رخ می دهد که یکی از علل آن،وضعیت نابسامان جاده است،قابل جبران است؟
آیا می توان بر آلام پدر و مادر و خواهران و برادران و فرزندان متوفی،مرهمی نهاد و غم فقدان عزیزشان را جبران نمود؟ حرف من این است:علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.چرا ترانس و سایر ابزار،نباید حصار و محافظ داشته باشند و به گونه ای از آن ها مراقبت نشود که…؟چرا مخزن ذخیره ی آب، نداشته باشیم و هزار چرا و امای دیگر؟…ولی خب،اتفاقی است که افتاده(مثل خیلی از اتفاق های دیگر) و باید از این اتفاق ها درس بگیریم.
در ابتدا،هر چه سریع تر،مردم را از مشکلات بی آبی نجات دهیم و بعد در صدد چاره اندیشی برای پیشگیری باشیم.من،خاضعانه،به عنوان یک داریونی که هرچند، فرسنگ ها از آن جا دور هستم،ولی قلب و روحم با آن جا عجین شده است و هرگز ترک وطن نکرده و حتی نمازم را در داریون کامل می خوانم نه شکسته،و خیلی از بستگان نزدیکم،از خواهران و برادران گرفته تا… در آن جا زندگی می کنند،از مسئولین درخواست دارم که هر چه سریع تر در صدد رفع این مشکل برآمده و به فکر این نباشند که تقصیر را گردن دیگری بیندازند.فعلا مهم تشخیص مقصر نیست که این نیز در جای خود و در فرصت مناسب،باید مورد بررسی قرار گیرد،بلکه باید به فکر راه چاره بود.
1-من به نیابت از مردم مظلوم داریون،از جناب آقای شرفی که می دانم فردی متواضع،زحمتکش و دلسوز به حال مردم است،می خواهم که بدون فوت وقت و به شکلی کاملا منطقی به نمایندگی از همین مردم،با اشخاص و سازمان های ذی ربط مذاکره نموده و در صدد رفع سریع مشکل برآید.
2-از سایت داریون نما،که حسن نیت خود را به مردمش اثبات کرده است،درخواست می کنم،با گسیل خبرنگاران،تصویر برداران و سایر دست اندرکاران،شخصا مسئله را پی گیری کرده و تا حل کامل مشکل،روزانه،مردم را در جریان ماجرا قرار دهد.
3-و اما از مردم خوب زادگاهم داریون می خواهم که بی تفاوت از کنار قضایا نگذرند.ولی شتاب زده هم عمل نکنند.
منطقی با مشکل،برخورد کنند و بدون این که با مورد و یا خدای ناکرده بی مورد،اشخاص و یا مسئولینی را محکوم کرده و یا خدای ناکرده،مرتکب هتک حرمتی شوند،هم چنان در صحنه حضور داشته باشند و احقاق حق نمایند.
4-از بعضی از مسئولین که مثل بقیه،در صحنه حضور ندارند،(برای مثال،من هنوز نمی دانم که آیا همه ی اعضای محترم شورای شهر داریون،مثل جناب آقای شرفی،در کنار مردم حضور دارند و یا به علل منطقی و یا غیر منطقی،از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده اند که در این صورت،بهتر است صادقانه مردم را در جریان بگذارند و یا از مسئولیت خود کناره گیری کرده و فرصت خدمت را در اختیار داوطلبان و مشتاقان دیگر قرار دهند.) و هم چنین از مردم مظلوم داریون،درخواست دارم که قدری بیشتر خود را در سرنوشت خویش سهیم نمایند و منتظر نباشند تا شخصی از کره ی مریخ برای نجات آنان،پا پیش بگذارد.مگر نه این که خداوند تبارک و تعالی،به اذن خود،قسمت اعظم سرنوشت ما انسان ها را به دست خودمان سپرده است؟و مگر نه این که،ملت انقلابی ایران،با همین تفکر،سرنوشت خود را در سال 1357 رقم زد و هشت سال دفاع مقدس را سربلند و پیروز پشت سر گذاشت و وجبی از خاک میهن اسلامی را به دست دشمن نسپرد؟چرا وقتی شخص و یا اشخاصی،در راه رضای خدا و به خاطر عرق وطن پرستی و نوع دوستی و از سر علاقه و دلسوزی به پا خاسته و با هزار و یک مشکل،دست یاری به سویتان دراز کرده و به بهانه های منطقی و یا خدای ناکرده،غیر منطقی،شانه خالی کرده و در آن شرکت فعال نداشته باشیم.
می دانم تا حدودی حق با شماست.من هم قبول دارم که سایت قدری تک بعدی است و می تواند متنوع تر و با سلایق متفاوت مردم،طرح ریزی شود… ولی همه ی تقصیرها را هم نمی شود گردن دست اندرکاران سایت انداخت.
شما به صحنه بیاید،همان طور که در ابتدا برخی از شما آمده بودید،و بر حق قانونی خود پافشاری کنید و سرنوشت سایت را در چارچوب شرع و قانون،خود به دست بگیرید.آخر چنین سایتی با این همه دنگ و فنگ،باید تعداد انگشت شماری عضو فعال داشته باشد؟البته می دانم مشکلات فراوانی وجود دارد.مثلا اکثر خانه های داریون،از نعمت اینترنت برخوردار نیستند.خب بعضی از افراد،ممکن است در محل کار خود از این نعمت برخوردار باشند و یا از کافی نت ها استفاده کنند.ولی شاید مراجعه به کافی نت ها،برای خواهران به اندازه ی برادران میسر نباشد.این هم،یکی از معضلاتی است که باید در صدد چاره اندیشی آن بود.دنیای امروز،دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات است و دیگر نمی شود از کنار چنین قضایایی به سادگی عبور کرد و شاید اغراق نباشد،اگر ادعا کنیم که در اختیار داشتن رایانه و خط اینترنت،از نان شب هم واجب تر است. و اما مسئول محترم سایت و سایر دست اندرکاران مسئولین فرهنگی که می دانم دلسوزانه در خدمت مردم هستند،هم با مورد و یا خدای ناکرده،بی مورد،انگ و برچسب… به مردم نزنند و اجازه دهند،افراد مختلف با سلایق متفاوت،در سایت خودشان ماندگار شوند. پر واضح است که منظور من،این نیست که اجازه دهند،هر مطلبی به هر صورت که بیان می شود،در سایت قرار داده شود و به هر قیمتی سایت،متنوع گردد.فکر هم نمی کنم که اکثریت قاطع مردم،دنبال مطالب انحرافی در سایت باشند.اگر باشند،سایت انحرافی فراوان هست و نیازی به سایت داریون نما برای رسیدن به هدف خود نیستند.اگر چنین قصدی داشته باشند،به سراغ سایت هایی می روند که به سادگی شناسایی نشوند،نه آن که خود را انگشت نمای مردم کنند.نمی گویم مسئولین بی تفاوت باشند،ولی خیلی هم سخت نگیرند.اگر ما نتوانیم مردم خود،به ویژه نوجوانان و جوانان را به طریقی منطقی و پسندیده،به سوی خود جذب کنیم،مجامع،افراد و سایت های انحرافی،به سادگی آن ها را جذب خواهند کرد.و آن گاه،فریادمان به آسمان می رود که در داریون،تبلیغ آیین……و چه و چه و…….می شود.بیایید،به جوانان اعتماد کنیم و مسئولیت های مهم و سرنوشت ساز را در اختیارشان قرار دهیم.همان طور که امام امت(ره)،در جریان انقلاب و جنگ و جهاد سازندگی و سیاست و اقتصاد و…….به جوانان اعتماد کرد و ما نتیجه اش را دیدیم.باور کنید،جوانان امروز هم میتوانند،مثل ما و شاید هم بهتر از ما،به درستی ایفای نقش کرده و در کنار ما،سرنوشت خود را رقم بزنند.انشاالله…،بعد از رفع مشکل بی آبی، باید مسئولین و مردم،دست به دست هم داده و برای مسایل فرهنگی،مادی،اقتصادی،اجتمایی و …. اتاق فکر تشکیل بدهند و برای خوب رقم زدن سرنوشت خود،چاره اندیشی کنند…در پایان،از این که بیش از کوپن خود حرافی نموده و مصدع اوقات شریف شما شدم،عذرخواهی کرده و برای مردم خوب زادگاهم داریون،سرنوشتی بهتر را آرزو می کنم. چیزی که استحقاق و لیاقتش را دارند… پویا و پایا باشید.
واقعا بسيار زيبا و متين گفته ايد بايد همه پا به ميدان بگذاريم تا مشكل حل شود بعضی مسوولین خانه اشان در داریون نیست زيرا اب كه دارند و قطع هم نشده است هنوز چهار روز بي ابي نكشيده اند ببينند چه مزه اي ميدهد هنوز زير دوش حمام نرفته اند كه اب قطع شود و ندانند چكار بايد بكنند هنوز ظهر خانه نيامده اند ببينند از بي ابي همسر يا مادرش غذا نپخته و تمام لباسها و ظرفها هم نشسته باقي ماند ه است.وقتي رييس ابفا و برق و…بومي نيستند مشكل را به درستی متوجه نمی شوند چون انرا تجربه نكرده اند.
سلام جناب آقاي زارع .واقعا دست مريزاخسته نباشيد.خداكنه نوشته هاي شماتلنگري باشه براي خوانندگاني كه اين مطلب روميخونند.بازهم ازطرف خودم ازشماممنون
سلام بی خیال عزیز.اسم مناسبی انتخاب نکرده ای.اگر بی خیال بودی که این طور در صحنه حضور نداشتی.بی خیال کسانی هستند که جرات و یا حوصله ی حضور در صحنه را ندارند و کنج عزلت گزیده اند و منتظر آن یک نفر هستند که قرار است از کره ی مریخ برای نجاتشان بیاید.بی خیال کسانی هستند که دست روی کلاه خود گذاشته اند تا باد آن را نبرد.بی خیال کسانی هستند که اعتقاد دارند باید آهسته بری،آهسته بیایی،تا گربه شاخت نزند.بی خیال کسانی هستند که می گویند،سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند.بی خیال کسانی هستند که فکر می کنند خاکستر مرده روی داریون پاشیده اند و دیگر کار از کار گذشته است و هیچ کاری نمی شود کرد.اسم دیگری انتخاب کن برادر.اسمی مناسب همت والایت… واما ضمن تشکر از حضور فعالتان در صحنه که نشانگر حس نوع دوستی شماست،یک نصیحت هم از جانب برادری کوچک تر به شما برادر بزرگوار: هر چند حرف هایت مصداق-جانا سخن از زبان ما می گویی-هست،ولی جانب احتیاط را هم نگه دار.در گفتار زیاده روی نکن. وقتی با اطمینان جمع می بندی و همه ی مسئولین را مورد خطاب قرار می دهی و نامشان را از لیست دلسوزان خط می زنی،به این هم فکر کن که شاید یک نفر،فقط یک نفر،آن طور که تو فکر می کنی نباشد.شاید به همان اندازه که مسئولین بی تعهد،خود را مدیون ما می کنند،ما هم با این کار خود، به نوعی مدیون آن عده ی هر چند قلیل بشویم.عزیز دل برادر… کلمه ی بعضی،برخی،عده ای را برای همین موقع ها گذاشته اند.در مورد به کار بردن کلمه ی همه،باید قدری بیشتر احتیاط کرد.من کوچیک شما هستم و دستتان را می بوسم.امیدوارم بر این حقیر خورده نگیرید و از حرف های من نرنجید که اگر این طور باشد،حکایت من می شود حکایت آن شبان که خطاب به موسی.. گفت ای موسی دهانم دوختی/وز پشیمانی تو جانم سوختی.لب کلام:تحسینتان می کنم و از شما که حرف هایتان از سر درمندی است،درخواست می کنم باز هم بیشتر در صحنه بمانید و سعی کنید دیگران را هم به صحنه بکشانید.و سعی کنید در کنار انتقادهای سازنده اتان که انصافا به جاست،ما را از پیشنهادهای ارزنده اتان نیز محروم نسازید…پویا و پایا باشید.
رضا جان باز هم سلام.من به دیدگاه های شما امیدوارتر هستم تا به حرف های صد من یه غاز خود…پویا و پایا باشید.
جناب اقاي زارع بي خيالي ما از اينهمه سانسورهاي داريون نما هست
سلام جناب آقاي زارع عزيز.اينجورنفرمائيدنوشتهاي شمابسياربسيارتاثيرگذارهستندالبته اگركسي آنهارادرست بخواندودلسوزومنطقي باشدصدحيف كه انسانهاي والايي همچون شمامتاسفانه درداريون نيستيدشايدحظورشماوامثال شماكمي ازمشكلات مردم ستم كشيده اين ديارراكم ميكرد.بازهم ممنونم ازشماكه وقت عزيزتان راصرف ماداريونيهاميكنيد.
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری/که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد…شرمنده فرمودید ،جناب آقای بی خیال.واقعا از شما ممنونم.بی صبرانه منتظر دیدگاه های شما هستم.
سلام
احسنت ….البته….. اما ….. آب را از سرچشمه باید بست وبس …..
شورای داریون با این کار دوره طلای خود را تکمیل کردند………………………………………….
کاش مسئولین حداقل به این یک سوال کوتاه و ساده اما مهم و اساسی پاسخ میدادن !!!
با مشکلاتی مانند قطعی آب داریون چه باید کرد؟