دودج
نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی در دودج
علی مختاری|
به گزارش داریون نما،همزمان با سراسر کشور،مردم ولایتمدار و انقلابی روستای دودج با شورو هیجان خاصی برای تعیین سرنوشت خود ،از اوایل صبح جمعه به پای صندوقهای رای رفتند که پس از شمارش آرای ماخذوه در حوزه انتخابیه شماره 544دودج و در قسمت انتخابات ریاست جمهوری نتایج ذیر بدست آمد.
نفر اول حسن روحانی 313 رای ،نفر دوم محسن رضایی 133رای ،نفر سوم سعید جلیلی 131رای ،نفر چهارم محمدباقر قالیباف 106رای ،نفر پنجم علی اکبر ولایتی 57رای ،و سید محمدغرضی هم با 7رای حائز رتبه ششم شد.
بنا به گزارش دریافتی و در قسمت انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز نتایج ذیر بدست آمد .
محمود زارعی با 312رای ،سید مرتضی حسینی با 27رای و محبوبه سعدی نیز با 268رای به ترتیب نفرات اول تا سوم شدند.
با تشکر از اقای مختاری بخاطر این گزارش
افرین به مردم ولایت مدار دودج این حماسه ی حضور را به شما تبریک عرض مینمایم.
به اعضای این شورا هم تبریک میگویم و امیدوارم همیشه پی گیر امور روستای دودج باشند و جواب اعتماد مردم را بدهند
من شنیده ام که نفر اول انتخابات شواری ایز دخواست هم یک خواهر شده است .
فکر می کنم عزیز دل برادر تمام کامنت ها را می خواند حتی کامنت های بی مزه را هم مطالعه می کند .
به نظر نمیرسد شورای اسلامی دودج کار امد باشه با توجه با اینکه افراد بزرگ نیامدند ومتاسفانه بی تجربه ها وغیر بومی ها شورا شدند امیدها کمرنگ شد این افراد متاسفانه هیچ گونه سابقه کار ندارند و بسیار جوان وبی تجربه هستند فقط به محیط روستا محدودند ولی خوب بازهم ارزوی موفقیت برای این عزیزان داریم
با سلام دو دژ جان… به سایت خودتان خوش آمدید… و اما یک سوال: نظرتان در مورد فرماندهان و مسئولین جوان زمان جنگ چیست؟ فکر می کنیدچون جوان بودند و بی تجربه از عهده ی وظایف محوله به خوبی بر نیامدند؟ و ما اشتباه کردیم و باید برای امور مهمی چون اداره ی جنگ و سازندگی کشور و مسئولیت های مهم و حساس مملکت فقط از نیروهای مسن و با تجربه استفاده می کردیم؟ فکر می کنید، امام چرا به جوانان این قدر اعتماد و اطمینان داشت؟ آیا ما از این اعتماد و اطمینان ها کمال بهره را بردیم یا در کل ضرر کردیم؟ عزیز دل برادر آیا وقت آن نرسیده است که ما هم به پیروی از امام راحل که با تدبیر و اعمال و اقدامات خود دنیا را به شگفتی واداشت و پرچم اسلام ناب محمدی را که می رفت تا در دالان های تنگ و تاریک تاریخ به فراموشی سپرده شود،بار دیگر به اهتزاز در آورد، به جوانان خوش فکر و خلاق خود اعتماد و اطمینان کنیم؟ اگر همواره جوانان تازه کار را به همین دید نگاه کنیم پس کی آن ها فرصت تجربه امور مهم و حیاتی را به دست می آورند و مثل با تجربه های ما می شوند؟ البته قبول دارم این فکر خوبی است که در کنار جوانان افراد با تجربه ی بیش تر هم حضور داشته باشند تا به تدریج جوانان هم از تجارب آن ها استفاده کرده و مجرب شوند ولی این یک قاعده ی کلی نیست و به منزله ی این نیست که اگر به هر دلیل در حال حاضر متاسفانه بزرگان و مجرب های ما با عذر یا بی عذر، از حضور در امر مهمی چون شوراها سر باز می زنند، بنشینیم و کاسه ی چه کنم چه کنم در دست بگیریم و آیه ی یاس بخوانیم…. و اما عزیز دل برادر! اولا که اعضای جدید شوراها در داریون و دیندارلو و دودج، آن قدرها هم بی تجربه نیستند و در کارنامه خود خدمات و موفقیت هایی هم دارند که در جای خود با ارزش است، در ثانی ما بزرگترها که فکر می کنیم دیگر آرد خود را بیخته ایم و الک خود را آویخته ایم، این تفکر غلط را کنار بگذاریم و مثل خیلی از بزرگان دیگر به میدان بیاییم و به جوانان در امور محوله یاری رسانیم… فکر نمی کنم اعضای جوان دوره ی چهارم شوراها دست یاری ما را پس بزنند و خدمت هم فقط در پست شورا نیست… کافی است اراده کنیم برای خدمت صادقانه و خالصانه، راه آن خود به خود و البته با کمی همت هموار می شود… می دانم شما بزرگوار هم دلت در سینه برای خدمت به بندگان خدا می تپد و گرنه هشدار نمی دادید، ولی بیایید در کنار هشدارها، به راه کار فکر کنیم و باز هم مثل گذشته، آستین ها را بالا بزنیم و با استعانت از درگاه ایزد منان به کمک جوانان عزیز بشتابیم و آنان را برای فردای نزدیکی که دیگر ما نیستیم، تربیت کنیم تا مملکت ما را به جایی برسانند که در خور ایران اسلامی است…. از این که خدمت شما برادر بزرگوار جسارت کردم عذر خواهی می کنم و دست شما و اعضای شورای دودج و سایر مسئولین و مردم دودج را به گرمی می فشاریم… پویا و پایا باشید…
با سلام
از اونجایی که بابای خودم چندسال شورا بود ولی به نظرم این جوون تر ها بسیار فعال ترند و هنوز درگیر زندگی شخصی خودشون نیستند و علاقه زیادی برای کار کردن دارند و تا الانم کار خوبی رو انجام دادند و پیگیر آسفالت کوچه ها و گاز کشی بودند و هردوی این کار ها به سرآمد اجرا در اومده و تا آونجایی که شنیدم 22 بهمن 93 گاز مسجد، افتتاح کنندۀ گاز دودج هست .
به هر حال هرکس توی دودج زندگی میکنه برای آسایش خودش و مردم روستاش ارزش قائل هست .
ممنون از شورای جوون دودج
شک نکن گمنام.همین طور است.
دودژ جان سلام
باید به این جوانان اعتماد کرد و کار را به انها سپرد ولی در کنارش باید افراد با تجربه هم به انها کمک کنند تا شاهد موفقیت را در اغوش بگیریم.
داریون هم همینطور بوده اکثر کاندیداها جوان بوده اند و پر انرژی که این خود یکی از عوامل موفقیت است.
با سلام به مردم فهیم و آگاه دودج…
با تشکر از خبرنگار داریون نما جناب آقای علی مختاری به واسطه ی درج این گزارش در داریون نما…. پیروزی در انتخابات شورای اسلامی دودج را که بی شک فرصتی است برای خدمت صادقانه و خالصانه، به شما آقایان محمود زارعی و سید مرتضی حسینی و خانم محبوبه سعدی و هم چنین مردم پر تلاش دودج، تبریک گفته و از خداوند متعال برای شما عزیزان و مردم همیشه در صحنه ی دودج، مسرت و شادمانی را آرزومندیم. … عزیزان ما داریون نمایی ها، آمادگی خود را برای انجام خدمات مشترک اعلام می داریم و توقع داریم اعضای محترم شورا با ما در تماس باشند… پویایی و پایایی را برایتان آرزو می کنیم…
با سلام واحترام به نظر شما عزیزان اقای زارع کامل درست فرمودید سرداران جنگ همه جوان بودند بیشتر شهیدان ما بسیار کم سن سال بودند اما شما یه نکته کلیدی را فراموش کردید وآن این است که سن بلوغ در این سالها بسیار تغییرکرده وبالآتر رفته جوانان با سن کم به اندازه چهل پنچاه ساله های الان تجربه داشتند خود مقایسه بیست ساله های ان دروان با الان یکسانند نکته دوم شوراهای منتخب امسال هیچکونه سابقه یا چیزی که شما نام برده اید ندارند شش سال قبل ازهمه قشر جامعه در شورای دودج بود از کارمند فرهنگی بسیجی خبرنگار تا کارگر با که بعضا تجارب مدیریتی هم داشتند با مدرک تحصیلی متفاوت هم جوان وهم با تجربه اما امسال میانگین سنی به سی هم نمیرسد واز همه مهمتر اینکه این عزیزان فقط به دودج محدودند واز کار اداری کاملا دور وبی اطلاعند و بی تجربگی نکته مشترک هر سه عزیز میباشد به هرحال وظیفه ما حمایت میباشد وگله ازآنهایی که میتوانستند بیایند دریغ کردند تا فقط افسوس بخوریم که چرا از داشته هایمان استفاده نمی کنیم
سلام دو دژ جان… من این بزرگواران را نمی شناسم و بیش از این هم مصلحت نیست روی این موضوع بحث بکنیم…. مطمئنم انسان با مرام و فهیم و آگاه و دلسوزی هستید، خصلت ایثارگریتان را نیز افزایش دهید، آستین ها را بالا بزنید و به آن ها در امور کمک کنید… این از هر چیزی مهم تر است… مجرب ها به هر علت نیامدند و جوانان هم چه با تجربه و چه بی تجربه بزرگواری نمودند و جای آن ها را پر کردند… حال بر ماست که ادای دین کنیم و به آن ها در امور کمک نماییم… تا هم در آبادانی زادگاهمان سهیم باشیم و هم این بندگان خوب خدا، در وظیفه ای که متقبل شده اند موفق تر باشند و برای فردا و فردا ها نیز با تجربه تر گردند….همان طور که فرمودید وظیفه ی ما حمایت از آن هاست و شما این را خوب تشخیص داده اید و جای تشکر دارد .پس ما روی شما هم حساب می کنیم…. خدا یار و یاورتان باد…
البته من شنیدم بعدازاینکه کا ندیدا ثبت نام میکنند ومناسب دیده نمیشوند یه روز مانده به پایان ثبت نام ازشورای قدیم دعوت بعمل میاد که متاسفانه انها حاضر به کاندید شدن نمیشوند سه نفر ثبت نام نمیکند یه نفر دیگر رد صلاحیت میشود و یکی هم دیگر رای نمی اورد واین داستان شورای دودج است اما این فقط در حدشنیده هاست
گر به بنده رای دهی ، این شهر آبادان کنم
هر وزیری را در این داریان مهمان کنم
میکشم ریل قطار ازشرق و غرب و ازجنوب
مردمان شهر را با فکر خود حیران کنم
از برای هر جوان ، شغلی فراهم میکنم
زن ستانم بهرشان ، هر درد را درمان کنم
می رسانم جمعیت را همچو تهران برزگ
رونق داریانگلپایگان را همچنان تهران کنم
می کنم گردشگری این شهر پر آوازه را
نام خود را چون (منار) شهر جاویدان کنم
گر که بنویسید نام بنده را در تعرفه
هر زپا افتاده را با عزم خود شادان کنم
برج میلادی بسازم دوقلو در یک محل
پوستر عکسم به روی هردو آویزان کنم
مشکل روستائیان فوری نمایم بر طرف
هر لب بی خنده را چون پسته ی خندان کنم
کل روستاها ، به شهرستان مبدل میکنم
بعد ، این شهر کهن را ، مرکز استان کنم
(لابیشه و) (سیدا و) ( جعفری و) را
(دودج و)(یزدخاست و)( بردج)،شهرستان کنم
خط مترو می کشم از (سه تلان) تا (بی جاغ)
اهل داریان و دایندال و برده را شادان کنم
بنده کل روستا ها را کنم گردشگری
(خالد اباد)با(گدوان)را همچنان شمران کنم
آب بند فیض اباد را آورم در مزرعه
شادمان جمع کشاورزان و دلالان کنم
بهر آن چوپان بیکار و فقیر و آس و پاس
فکر بکری کرده و لعل لبش خندان کنم
چون ( MRI ) ما نداریم و طبیبان زیاد
هر مریضی را به شیراز برده و درمان کنم
حاجی ارزونی تمام منطقه می آورم
میوه و اجناس دیگر را به کل ارزان کنم
کوچه ای گر تنگ باشد، می کنم آنرا گشاد
چاله ها پر کرده و آباد ، شهرستان کنم
می نمایم هر خیابان را چراغانی به شهر
کوچه ها را بهرتان، یکباره نورافشان کنم
گر که ( ابر ) آید به زیر آسمان منطقه
(ابر) را تبدیل برف و گاه هم باران کنم
چونکه بنشستم به پشت میز شورا ، بازهم
با سیاست بر شما نیکی و هم احسان کنم
(منتظر)این وعده ها چون حرف مفتی بیش نیست
گر تو هم باشی بگویی این کنم یا آن کنم !!!
با سلام……….
شعر از من نیست فقط دست کاری شده تشکر از همه ی دوستان عزیزم خصوصا عزیز دل برادر
شعر زیبایی بود حتی اگه دست کاری هم شده بود بازم قبوله
با سلام عرض شاد باش خدمب به شورای روسپای دودج خصوصا محمود زارعی انشا اللاه موفق باشید