جوانان دیروز/جواد بذرافکن

یاد اون موقعها به خیر که بچه بودیم و اقای بذرافکن هم یک کافه فالوده بستنی در همین کنا ر مغازه اقای هوشمند داشت ومن همیشه 15ریال پول از پدرم میگرفتم وفالوده می خریدم اخ یادش بخیر هنوز طعم اون فالوده ها زیر زبانم هست اصلا حقیقتش هنوز فالوده ای به اون خوشمزگی نخورده ام .همیشه اقای بذرافکن با مهربانی فالوده را به دستم میداد و میگفت بچه جان احتیاط کنم نریزیش .انشااله که همیشه زنده وسلامت باشند

خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است . خداوند ایشان را که یکی از این مصادیق هستند، حفظ کند .

چند روز پیش اقای ابوالحسن زارع به رحمت ایزدی پیوست و به دیار باقی شتافتند.
ایشان انسانی زحمت کش و مومن بودند .اهل جمعه و جماعت بودند.هر موقع که به مسجد میرفتم ایشان را در صف اول نماز جماعت میدیدم.با اینکه پیر و رنجور بود ولی مسیر خانه تا مسجد را با پای پیاده طی میکرد و نماز را به جماعت میخواند.ایشان انسانی بودند که از کودکی با کار و کارگری زحمت میکشید و همیشه در پی کسب روزی حلال بود.
جای ایشان در مسجد خیلی خالیست .
کاش قدر بزرگترها را بیشتر بدانیم
خدا ایشان را بیامرزد و با بزرگان دین محشور گرداند.
بنده در گذشت ایشان را به خانواده ی محترمشان ئتسلیت عرض مینمایم